tikdownload.com


داستان های کوتاه و آموزنده - تيزهوشي يک مادر :D :D :D :D


- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 12:43:05
 موضوع مطلب: تيزهوشي يک مادر :D :D :D :D


خانم حميدي براي ديدن پسرش مسعود ، به محل تحصيل او يعني لندن آمده بود‎. او در آنجا متوجه شد كه پسرش با يك هم اتاقي دختر بنام Vikki ‎ زندگي ميكند.

او به رابطه ميان آن دو ظنين شده بود و اين موضوع باعث كنجكاوي بيشتر او مي شد. مسعود كه فكر مادرش را خوانده بود گفت : " من ميدانم كه شما چه فكري مي كنيد ، اما من به شما اطمينان مي دهم كه من و Vikki فقط هم اتاقي هستيم‎ . "
حدود يك هفته بعد‎ ، Vikki پيش مسعود آمد و گفت : " از وقتي كه مادرت از اينجا رفته ، قندان نقره اي من گم شده ، تو فكر نمي كني كه او قندان را برداشته باشد ؟‎ " "خب، من شك دارم ، اما براي اطمينان به او ايميل خواهم زد‎."
او در ايميل خود نوشت‎ : مادر عزيزم، من نمي گم كه شما قندان را از خانه من برداشتيد، و در ضمن نمي گم كه شما آن را برنداشتيد . اما در هر صورت واقعيت اين است كه قندان از وقتي كه شما به تهران برگشتيد گم شده‎ . " با عشق، مسعود
روز بعد ، مسعود يك ايميل به اين مضمون از مادرش دريافت نمود‎ : پسر عزيزم، من نمي گم تو با Vikki رابطه داري ! ، و در ضمن نمي گم كه تو باهاش رابطه نداري . اما در هر صورت واقعيت اين است كه اگر او در تختخواب خودش مي خوابيد ، حتما تا الان قندان را پيدا كرده بود‎. با عشق ، مامان


- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 12:52:50
 موضوع مطلب:


چه زرنگه مادره


- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 12:58:44
 موضوع مطلب:


وای به این مادر


- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 13:17:21
 موضوع مطلب:



- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 13:35:41
 موضوع مطلب:



- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 13:38:33
 موضوع مطلب:


مادر خودش تو كار بوده به عبارتي استا بوده


- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 14:17:09
 موضوع مطلب:



مچ گیری به این میگن


- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 14:42:52
 موضوع مطلب:



- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 14:51:45
 موضوع مطلب:


اينجور مادرا خيلي خطرناكن


- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 14:54:11
 موضوع مطلب:


من دلم به حال اون پدر بیچاره ای می سوزه که این مادر،زنشه.


- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 14:56:50
 موضوع مطلب:


ايول


- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 15:27:57
 موضوع مطلب:


من نمي گم قديميه
در ضمن من نمي گم جديده
ولي اگه به پست ها قبلي نيگا مي كردي
حتما شيسصد هفصد باري مي ديدي


- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 15:31:45
 موضوع مطلب:


ايول به مامان


- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 15:34:32
 موضوع مطلب:


ايول به مامان


- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 15:36:13
 موضوع مطلب:


ايول به مامان


- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 17:26:27
 موضوع مطلب:



- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 18:51:54
 موضوع مطلب:


باريكلا مامان


- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 20:47:38
 موضوع مطلب:


خيلي با حال بود


- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 21:25:40
 موضوع مطلب:


من حس مالیخولسمیم گل کرد


- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 22:53:36
 موضوع مطلب:


che mamani bode in maman


- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 22:59:04
 موضوع مطلب:


ايييول دمش گرم از اون ماماناست ها

مچ گيري در حد تيم ملي


- سه شنبه، 10 شهريور ماه ، 1388 09:09:57
 موضوع مطلب:



- سه شنبه، 10 شهريور ماه ، 1388 15:15:38
 موضوع مطلب:



- سه شنبه، 10 شهريور ماه ، 1388 15:19:08
 موضوع مطلب:


چه هوشي داشته مادره


- سه شنبه، 10 شهريور ماه ، 1388 16:32:26
 موضوع مطلب:



- چهارشنبه، 11 شهريور ماه ، 1388 02:31:29
 موضوع مطلب:



- چهارشنبه، 11 شهريور ماه ، 1388 16:45:44
 موضوع مطلب:


اي ول مامانه!


زمان پيشفرض سايت: ساعت گرينويچ + 3.5 ساعت
Powered by phpBB 2.0 .0.23  2006 phpBB Group

Farsi Project : MashhadTeam.Com