داستان های کوتاه و آموزنده - تنهايي
- يكشنبه، 8 شهريور ماه ، 1388 08:47:38
موضوع مطلب: تنهايي
گاهی انسان نیازمند تنهایی است
گاهی انسان نیازمند عشق است
روزی به جاده ای تاریک قدم می نهیم
جاده ای را که هیچ کس را خبری از آن نیست
شمعی به دستمان داده اند
تا با آن راه خود بیابیم
شمعی که تا آن را روشن می کنیم
فقط خود را می بینیم نه چیز دیگر
از آن چه که تا کنون غافل بوده ایم
عشق درونمان که خاموش شده است
انسان به آسمان خیره می شود
به زمین می اندیشد
در آب غرق می شود
از باران می ریزد
در صخره ها می شکند
در برف می غلتد
با مورچگان زندگی می آموزد
با پرندگان پرواز می کند
با شیر می درد
با آهو خیز بر می دارد
با خود به جای خود زندگی می کند
با شمع نور می افشاند
با دریا ، وسعت بی پایان را می بیند
با ستارگان زیبایی می بخشد
با خدا نجوا می کند
اما با چه چیز می توان عشق را بدست آورد
چگونه می توان خدا را دید
این سؤالی است که همیشه می پرسیم
گاهی آدمی تنها می شود
به تنهایی می اندیشد و تنها می شود
گاهی انسان نیازمند تنهایی است
- يكشنبه، 8 شهريور ماه ، 1388 11:53:02
موضوع مطلب:
- يكشنبه، 8 شهريور ماه ، 1388 12:02:59
موضوع مطلب:
تنهايي گاهي وقا چيز خيلي توپيه ...
ممنون :)
- يكشنبه، 8 شهريور ماه ، 1388 12:41:15
موضوع مطلب:
من تنهایی رو دوست ندارم
- يكشنبه، 8 شهريور ماه ، 1388 17:29:51
موضوع مطلب:
من همیشه تنهام.آخه من تنها زندگی میکنم.چیز زیاد جالبی نیست.هیشکی منو دوست نداره . . .
- يكشنبه، 8 شهريور ماه ، 1388 17:46:24
موضوع مطلب:
من كه از تنهايي متنفرم. سعي هم كردم هيچوقت تنها نباشم
- يكشنبه، 8 شهريور ماه ، 1388 18:50:59
موضوع مطلب:
عشق است تنهایی
- يكشنبه، 8 شهريور ماه ، 1388 21:34:07
موضوع مطلب:
مرسی
منتقل میشه
- يكشنبه، 8 شهريور ماه ، 1388 21:40:35
موضوع مطلب:
جالب بود
- دوشنبه، 9 شهريور ماه ، 1388 01:11:43
موضوع مطلب:
مرسي
Farsi Project : MashhadTeam.Com