| نمايش موضوع قبلي :: نمايش موضوع بعدي |
| نويسنده |
پيغام |
|
AmirMagnet
گروهبان سوم
وضعيت: آفلاين 1 خرداد ماه ، 1388 تعداد ارسالها: 718 امتياز: 438 تشکر کرده: 0 تشکر شده 1 بار در 1 پست
محل سكونت: Wolves
|
| ارسال شده در: سه شنبه، 8 دي ماه ، 1388 22:08:42 موضوع مطلب: راز ثروتمند شدن يك زن |
|
|
یک روز خانم مسنی با یک کیف پر از پول به یکی از شعب بزرگترین بانک کانادا مراجعه نمود و حسابی با موجودی 1 میلیون دلار افتتاح کرد . سپس به رئیس شعبه گفت به دلایلی مایل است شخصاً مدیر عامل آن بانک را ملاقات کند و طبیعتاً به خاطر مبلغ هنگفتی که سپرده گذاری کرده بود ، تقاضای او مورد پذیرش قرار گرفت . قرار ملاقاتی با مدیر عامل بانک برای آن خانم ترتیب داده شد.
پیرزن در روز تعیین شده به ساختمان مرکزی بانک رفت و به دفتر مدیر عامل راهنمائی شد . مدیر عامل به گرمی به او خوشامد گفت و دیری نگذشت که آن دو سرگرم گپ زدن پیرامون موضوعات متنوعی شدند . تا آنکه صحبت به حساب بانکی پیرزن رسید و مدیر عامل با کنجکاوی پرسید راستی این پول زیاد داستانش چیست آیا به تازگی به شما ارث رسیده است .
زن در پاسخ گفت خیر ، این پول را با پرداختن به سرگرمی مورد علاقه ام که همانا شرط بندی است ، پس انداز کرده ام . پیرزن ادامه داد و از آنجائی که این کار برای من به عادت بدل شده است ، مایلم از این فرصت استفاده کنم و شرط ببندم که شما شکم دارید !
مرد مدیر عامل که اندامی لاغر و نحیف داشت با شنیدن آن پیشنهاد بی اختیار به خنده افتاد و مشتاقانه پرسید مثلاً سر چه مقدار پول . زن پاسخ داد 20 هزار دلار و اگر موافق هستید ، من فردا ساعت 10 صبح با وکیلم در دفتر شما حاضر خواهم شد تا در حضور او شرط بندی مان را رسمی کنیم و سپس ببینیم چه کسی برنده است . مرد مدیر عامل پذیرفت و از منشی خود خواست تا برای فردا ساعت 10 صبح برنامه ای برایش نگذارد .
روز بعد درست سر ساعت 10 صبح آن خانم به همراه مردی که ظاهراً وکیلش بود در محل دفتر مدیر عامل حضور یافت .
پیرزن بسیار محترمانه از مرد مدیر عامل خواست کرد که در صورت امکان پیراهن و زیر پیراهن خود را از تن به در آورد .
مرد مدیر عامل که مشتاق بود ببیند سرانجام آن جریان به کجا ختم می شود ، با لبخندی که بر لب داشت به درخواست پیرزن عمل کرد .
وکیل پیرزن با دیدن آن صحنه عصبانی و آشفته حال شد . مرد مدیر عامل که پریشانی او را دید ، با تعجب از پیر زن علت را جویا شد .
پیرزن پاسخ داد من با این مرد سر 100 هزار دلار شرط بسته بودم که کاری خواهم کرد تا مدیر عامل بزرگترین بانک کانادا در پیش چشمان ما پیراهن و زیر پیراهن خود را از تن بیرون کند ! |
|
|
بازگشت به بالا |
|
|
|
| تشکرهاي ثبت شده از ايجاد کننده تاپيک : |
|
|
|
|
maya-66
سرجوخه
وضعيت: آفلاين 28 مرداد ماه ، 1388 تعداد ارسالها: 560 امتياز: 1320 تشکر کرده: 0 تشکر شده 10 بار در 9 پست
|
| ارسال شده در: سه شنبه، 8 دي ماه ، 1388 23:37:49 موضوع مطلب: |
|
|
خنده ممنوع امشب وفاته |
|
|
بازگشت به بالا |
|
|
|
|
peraklitos
ستوان یکم
وضعيت: آفلاين 3 ارديبهشت ماه ، 1388 تعداد ارسالها: 3361 امتياز: 5150 تشکر کرده: 3 تشکر شده 5 بار در 5 پست
محل سكونت: شیراز
|
| ارسال شده در: سه شنبه، 8 دي ماه ، 1388 23:40:38 موضوع مطلب: |
|
|
| بیش از حد تکرار شده |
|
|
بازگشت به بالا |
|
|
|
|
mofarn
سرباز یکم
وضعيت: آفلاين 20 مهر ماه ، 1387 تعداد ارسالها: 336 امتياز: 696 تشکر کرده: 1 تشکر شده 0 بار در 0 پست
محل سكونت: تهران
|
| ارسال شده در: چهارشنبه، 9 دي ماه ، 1388 09:26:13 موضوع مطلب: |
|
|
| |
|
|
بازگشت به بالا |
|
|
|
|
mehdi200
سرباز دوم
وضعيت: آفلاين 25 بهمن ماه ، 1386 تعداد ارسالها: 106 امتياز: 168 تشکر کرده: 8 تشکر شده 0 بار در 0 پست
محل سكونت: UAE
|
| ارسال شده در: چهارشنبه، 9 دي ماه ، 1388 09:50:01 موضوع مطلب: |
|
|
| تکراری اما جالب "مرسی _________________ شكر نعمت نعمتت افزون كند كفر نعمت از كفت بيرون كند
|
|
|
بازگشت به بالا |
|
|
|
|
ksjvk
ستوان دوم
وضعيت: آفلاين 21 تير ماه ، 1388 تعداد ارسالها: 2910 امتياز: 4432 تشکر کرده: 28 تشکر شده 9 بار در 7 پست
محل سكونت: تهران
|
| ارسال شده در: چهارشنبه، 9 دي ماه ، 1388 14:33:57 موضوع مطلب: |
|
|
| _________________ هراس من مردن در سرزمینی است که ساندیس هایش شیرین تر از آزادی باشد
|
|
|
بازگشت به بالا |
|
|
|
|
sinasoloki
گروهبان
وضعيت: آفلاين 30 مرداد ماه ، 1387 تعداد ارسالها: 1318 امتياز: 1790 تشکر کرده: 0 تشکر شده 4 بار در 2 پست
|
| ارسال شده در: پنجشنبه، 10 دي ماه ، 1388 05:01:07 موضوع مطلب: |
|
|
خوب بود
شدم گروهبان
سربازی که معاف شدیم حداقل اینجا یکی هست بما هی هی درجه بده _________________ تصور کن اگر قرار بود هر کس به اندازه ی دانش خود حرف بزند چه سکوتی بر دنیا حاکم میشد … ….. ناپلئون
|
|
|
بازگشت به بالا |
|
|
|
|
dull_boy
سرتیپ
وضعيت: آفلاين 1 شهريور ماه ، 1387 تعداد ارسالها: 7431 امتياز: 8873 تشکر کرده: 1 تشکر شده 15 بار در 12 پست
محل سكونت: TehraN
|
| ارسال شده در: پنجشنبه، 10 دي ماه ، 1388 15:30:11 موضوع مطلب: |
|
|
یادش به خیر اینو تو یه کتاب خوندم که مال زمان مومیایی ها بود _________________ GO, SO F@CKING DETERMINED, YEAH...YEAH GO, YOU BETTER BELIEVE IT CONFIDENCE
|
|
|
بازگشت به بالا |
|
|
|
|