اظهارات یکی از اغتشاشگران موضوع خنده حضار8)

atefe21

مجيد مقيمي يکي از بازداشت شدگان حوادث اخير که به اتهام ايجاد اغتشاش و آشوب دستگير شده و عکسي از وي پس از آتش زدن يک دستگاه موتورسيکلت در پرونده وي موجود است در جلسه روز يکشنبه دادگاه از خود دفاع کرد اما دفاعيات وي موجب خنده حضار شد
به گزارش خبرنگار قضايي و دفاعي ايرنا، قاضي صلواتي رييس شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامي تهران مجيد مقيمي را به جايگاه متهمان فراخواند و سپس از نماينده دادستان خواست که کيفرخواست انفرادي وي را قرائت کند.
سپهري، نماينده دادستان اين متهم را چنين معرفي کرد: مجيد مقيمي، فرزند علي محمد، متولد 1350، اهل تهران، شغل آزاد، باسواد.
نماينده داستان افزود: متهم که داراي 2 فقره سابقه کيفري است در احراق و تخريب اموال عمومي مشارکت داشته و اقدام عليه امنيت کشور، فعاليت تبليغي عليه نظام، تباني عليه نظام جمهوري اسلامي از طريق شرکت در تجمعات غيرقانوني، اخلال در نظم عمومي از طريق ايجاد بلوا و آشوب به منظور سلب اعتماد عمومي از نظام در زمره اتهامات وي است.
نماينده دادستان تاريخ دستگيري اين متهم را 7 تيرماه 88 در خيابان نواب تهران بيان کرد و گفت که دلايل اتهام وي گزارش ماموران و ضابطين امنيتي است.
وي همچنين شناسايي متهم در حين آتش زدن اموال عمومي و اذعان متهم مبني بر تعلق اين تصوير به وي و نيز اقرار او به حضور در تجمعات غيرقانوني و نيز اظهارات فردي به نام علي اکبر مرجاني درباره متهم را از جمله مستندات پرونده وي دانست.
نماينده دادستان با اشاره به مواد 500، 514، 607، 610، 618، 677، 687 و 689 قانون مجازات اسلامي و رعايت مواد 46 و 47 همين قانون به دليل خسارت هاي وارده به اموال عمومي و همسويي متهم با رسانه هاي معاند درخواست محاکمه و اشد مجازات براي متهم را کرد.
پس از قرائت کيفرخواست انفرادي متهم قاضي از متهم خواست که خود را معرفي کند.
متهم خود را مجيد مقيمي فرزند علي محمد معرفي کرد.
سپس قاضي اتهامات وي را بار ديگر قرائت کرد و خواستار بيان دفاعيات اين متهم شد.
متهم تصريح کرد: سابقه کيفري من به خاطر عجز از پرداخت ديه بوده است.
مقيمي گفت: دستگيري من در منزل من در شهرک راه آهن بوده نه آن طور که نماينده دادستان گفتند، من خودم در بازجويي گفتم که خانه اي نيز در نواب دارم که آقايان آمدند و خانه را گشتند.
اين متهم گفت: من کامپيوتر و رسيور ندارم و عکس نيز فقط داخل گوشي موبايلم بوده است.
وي افزود: علي اکبر مرجاني نيز پسرخاله من است که من عکس داخل گوشي ام را به او نشان داده بودم که او را ابتدا دستگير کردند اما سپس با قيد کفالت آزاد شد.
قاضي از متهم خواست درباره عکس مصدومين و نيز عکسي که از خود اين فرد در گوشي تلفن همراهش است توضيح دهد.
متهم ابتدا درباره عکس مصدوميني که در گوشي اش هست، اظهار کرد که اطلاعي از آن ندارد اما بعدا گفت که آن را از طريق بولوتوث دريافت کردم.
وي سپس در توضيحاتي درباره عکس خود مبني بر حضور در تجمعات گفت: من آن روز مي خواستم به منزلمان در شهرک راه آهن بروم، ميدان انقلاب شلوغ بود و مردم را به خيابان هاي اطراف هدايت مي کردند لذا من از خيابان هاي جمال زاده و قريب رفتم، همه نيز داشتند از اين تجمعات عکس مي گرفتند، يک نفر با لباس ساندويچي حضور يافته بود و عکس مي گرفت، من به او گفتم چگونه با اين لباس در تجمع شرکت کرده است، او گفت لباس من سبز بوده است و ساندويج فروشي اين لباس را به من داده است.
اين متهم اضافه کرد: او از من خواست که با دوربينش از او عکس بگيرم، من اشتباه کردم و از او عکس گرفتم، من نيز که تحت تاثير جو قرار گرفته بودم به اين فرد گفتم حالا تو بيا از من عکس بگيرد. حتي پارچه صورتم را نيز از اين فرد گرفتم که او به صورتش بسته بود و به صورتم بستم.
اين اظهارات متهم موجب خنده حاضران در دادگاه شد.
قاضي از او پرسيد: انگيزه ات از اين کار چه بود.
متهم پاسخ داد: انگيزه خاصي نداشتم.
سپس قاضي از او خواست درباره آتش سوزي که در عکس در جلوي اين فرد ديده مي شود توضيح دهد، اين فرد گفت: همه جا آتش سوزي بود آن روز من هم جو گير شده بودم و عکس گرفتم.
وي افزود: پسرخاله ام تعويض روغني دارد با او به خياطي که بالاتر از مغازه اش قرار دارد رفتم که لباسم را بگيرم که پسرخاله ام به من گفت مجيد عکس را نشان بده من نيز عکس را به حاجي نشان دادم و به او گفتم چون دلم سوخت که اين موتور آتش زده بودند اين عکس را گرفتم.
اين متهم گفت: فرداي آن روز ريختند به خانه ام و من را گرفتند.
قاضي در اين هنگام گفت: پس آن عکس مصدوميني که در گوشي ات بود چيست؟
متهم پاسخ داد: بولوتوث است.
قاضي گفت: از کجا گرفتيد.
متهم با خنده گفت: همه اين بولوتوث ها را رد و بدل مي کردند.
قاضي گفت: چه طور مي خواهيد اثبات کنيد در آتش سوزي موتور شرکت نداشتيد و با گرفتن آن عکس چه چيزي را مي خواستي اثبات کني؟
متهم پاسخ داد: همه عکس مي گرفتند من نيز عکس گرفتم.
بار ديگر اين اظهارات متهم موجب خنده حاضران شد.
سپس قاضي گفت: ماموران پليس امنيت تهران گفته اند شما از عوامل اصلي اغتشاشات بوده ايد.
متهم پاسخ داد: ساعت 8 و نيم صبح به در خانه ام آمده بودند من فکر کردم که آمده اند خانه ام را ببينند سپس از من گوشي ام را خواستند که من گوشي ام را نشان دادم و سپس سراغ موتورم را گرفتند که موتورم را نيز نشان دادم.
پس از اظهارات متهم وکيل مدافع وي در سخناني گفت: موکل من مطالبي را گفت که موجب خنده حضار شد، مطالبي ساده و صميمي.
وکيل اين متهم که نام او در دادگاه بيان نشد با بيان اين جمله که خنده تلخ من از گريه غم انگيز تر است، گفت: همان طور که متهمان قبلي نيز گفتند اين متهمان حتي نسبت به حضور خود آگاهي نداشته اند و نمي دانستند تحت چه عنواني دارند حرکت مي کنند.
اين وکيل مدافع تصريح کرد: 4 تا 5 سال فعاليت تبليغي وسيع مي تواند موجب ايجاد تحريک شود اما دادگاه بايد به سمت مسبب و سرچشمه حرکت کند.
وي اضافه کرد: سوء سابقه کيفري موکلم نيز مربوط به يک درگيري خانوادگي با برادر همسرش بوده که بيشتر اوقات چنين اختلافات خانوادگي مي افتد و موجب پرداخت ديه مي شود.
وکيل مدافع اين متهم اضافه کرد: نماينده دادستان اتهاماتي را بيان کرد که نوع اتهامات، ثابت و مشخص است که به موکل من نمي تواند منتسب باشد و همانطور که متهم گفت جوگير شده عکس را گرفته است.
وکيل متهم گفت: درباره موتور آتش زده شده نيز بايد بگويم اگر کسي قصد و نيتي داشته باشد هيچ گاه حاضر نيست سند و مدرکي از خود به جا بگذارد چه طور ممکن است فردي موتوري را آتش بزند اما مدرک جرم باقي بگذارد.
وکيل مدافع اين متهم با بيان اينکه موکل من صادقانه مطالب را بيان کرد، با توجه به اصل رافت اسلامي خواستار عنايت دادگاه به موکلش شد.
سپس قاضي از متهم خواست آخرين دفاع خود را بيان کند که متهم درخواست عفو و بخشش کرد و گفت: حتي اکنون که اينجا ايستاده ام براي من مثل خواب و روياست و به خود مي گويم چرا الان من در زندانم.

dull_boy

من که نفهمیدم چرا خندیدن

ddl1

peraklitos

g0ldk3nt

منم نفهمیدم

majid_b

دادگاه های فرمایشی و مسخره، اون مرتضوری و رادان و احمدی مقدم و... مادر ... باید بیارن محاکمه کنن، اینقدر دادگاها مسخرس که خودشونم خندشون میگیره :x :x :x :x :x

hamid666

mlz

ما كه همه از همون اول بت خسارت به اموال ملت و دولت مخالف بوديم :roll: :roll: هر كاري راه خودشو داره

reza275