| نمايش موضوع قبلي :: نمايش موضوع بعدي |
| نويسنده |
پيغام |
|
ferrari
استوار دوم
 وضعيت: آفلاين 1 تير ماه ، 1387 تعداد ارسالها: 1732 امتياز: 1883 تشکر کرده: 0 تشکر شده 6 بار در 6 پست
|
| ارسال شده در: سه شنبه، 15 دي ماه ، 1388 12:01:17 موضوع مطلب: روزي کــه اميــرکبيــر گريــست |
|
|
سال 1264 قمرى، نخستين برنامهى دولت ايران براى واکسن زدن به فرمان اميرکبير آغاز شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانانى ايرانى را آبلهکوبى مىکردند. اما چند روز پس از آغاز آبلهکوبى به امير کبير خبردادند که مردم از روى ناآگاهى نمىخواهند واکسن بزنند. بهويژه که چند تن از فالگيرها و دعانويسها در شهر شايعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه يافتن جن به خون انسان مىشود
هنگامى که خبر رسيد پنج نفر به علت ابتلا به بيمارى آبله جان باختهاند، امير بىدرنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله بکوبد بايد پنج تومان به صندوق دولت جريمه بپردازد. او تصور مى کرد که با اين فرمان همه مردم آبله مىکوبند. اما نفوذ سخن دعانويسها و نادانى مردم بيش از آن بود که فرمان امير را بپذيرند. شمارى که پول کافى داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبلهکوبى سرباز زدند. شمارى ديگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان مىشدند يا از شهر بيرون مىرفتند
روز بيست و هشتم ماه ربيع الاول به امير اطلاع دادند که در همهى شهر تهران و روستاهاى پيرامون آن فقط سىصد و سى نفر آبله کوبيدهاند. در همان روز، پاره دوزى را که فرزندش از بيمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امير به جسد کودک نگريست و آنگاه گفت: ما که براى نجات بچههايتان آبلهکوب فرستاديم. پيرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امير، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبيم جن زده مىشود. امير فرياد کشيد: واى از جهل و نادانى، حال، گذشته از اينکه فرزندت را از دست دادهاى بايد پنج تومان هم جريمه بدهي.. پيرمرد با التماس گفت: باور کنيد که هيچ ندارم. اميرکبير دست در جيب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمىگردد، اين پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز
چند دقيقه ديگر، بقالى را آوردند که فرزند او نيز از آبله مرده بود. اين بار اميرکبير ديگر نتوانست تحمل کند. روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گريستن کرد...
در آن هنگام ميرزا آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانى اميرکبير را در حال گريستن ديده بود. علت را پرسيد و ملازمان امير گفتند که دو کودک شيرخوار پاره دوز و بقالى از بيمارى آبله مردهاند.
ميرزا آقاخان با شگفتى گفت: عجب، من تصور مىکردم که ميرزا احمدخان، پسر امير، مرده است که او اين چنين هاىهاى مىگريد. سپس، به امير نزديک شد و گفت: گريستن، آن هم به اين گونه، براى دو بچهى شيرخوار بقال و چقال در شأن شما نيست
امير سر برداشت و با خشم به او نگريست، آنچنان که ميرزا آقاخان از ترس بر خود لرزيد. امير اشکهايش را پاک کرد و گفت: خاموش باش. تا زمانى که ما سرپرستى اين ملت را بر عهده داريم، مسئول مرگشان ما هستيم.
ميرزا آقاخان آهسته گفت: ولى اينان خود در اثر جهل آبله نکوبيدهاند
امير با صداى رسا گفت: و مسئول جهلشان نيز ما هستيم. اگر ما در هر روستا و کوچه و خيابانى مدرسه بسازيم و کتابخانه ايجاد کنيم، دعانويسها بساطشان را جمع مىکنند. تمام ايرانىها اولاد حقيقى من هستند و من از اين مىگريم که چرا اين مردم بايد اين قدر جاهل باشند که در اثر نکوبيدن آبله بميرند _________________ مگس كش سوسك رو كشت، اما هيچ كس او را به خاطر سوء استفاده از اختياراتش محاكمه نكرد
|
|
|
بازگشت به بالا |
|
|
|
| تشکرهاي ثبت شده از ايجاد کننده تاپيک : |
|
|
|
|
behrad66
سرجوخه
وضعيت: آفلاين 15 دي ماه ، 1387 تعداد ارسالها: 432 امتياز: 874 تشکر کرده: 9 تشکر شده 2 بار در 2 پست
محل سكونت: 021
|
| ارسال شده در: سه شنبه، 15 دي ماه ، 1388 12:07:32 موضوع مطلب: |
|
|
|
|
|
بازگشت به بالا |
|
|
|
|
parya
استوار دوم
وضعيت: آفلاين 26 مرداد ماه ، 1388 تعداد ارسالها: 1732 امتياز: 3634 تشکر کرده: 0 تشکر شده 5 بار در 5 پست
محل سكونت: اصفهان
|
| ارسال شده در: سه شنبه، 15 دي ماه ، 1388 12:19:34 موضوع مطلب: |
|
|
| مرسی _________________ دل من در سبدی عشق, به نیل تو سپرد
نگهش دار به موسی شدنش می ارزد
|
|
|
بازگشت به بالا |
|
|
|
|
ksjvk
ستوان دوم
وضعيت: آفلاين 21 تير ماه ، 1388 تعداد ارسالها: 2915 امتياز: 4442 تشکر کرده: 28 تشکر شده 9 بار در 7 پست
محل سكونت: تهران
|
| ارسال شده در: سه شنبه، 15 دي ماه ، 1388 13:11:58 موضوع مطلب: |
|
|
هنوز همین قدر جاهل داریم _________________ هراس من مردن در سرزمینی است که ساندیس هایش شیرین تر از آزادی باشد
|
|
|
بازگشت به بالا |
|
|
|
|
peraklitos
ستوان یکم
وضعيت: آفلاين 3 ارديبهشت ماه ، 1388 تعداد ارسالها: 3361 امتياز: 5150 تشکر کرده: 3 تشکر شده 5 بار در 5 پست
محل سكونت: شیراز
|
| ارسال شده در: سه شنبه، 15 دي ماه ، 1388 15:55:20 موضوع مطلب: |
|
|
| ksjvk مي نويسد: |
هنوز همین قدر جاهل داریم |
دقیقا |
|
|
بازگشت به بالا |
|
|
|
|
AmirMagnet
گروهبان سوم
وضعيت: آفلاين 1 خرداد ماه ، 1388 تعداد ارسالها: 718 امتياز: 438 تشکر کرده: 0 تشکر شده 2 بار در 2 پست
محل سكونت: Wolves
|
| ارسال شده در: سه شنبه، 15 دي ماه ، 1388 15:57:15 موضوع مطلب: |
|
|
| ksjvk مي نويسد: |
هنوز همین قدر جاهل داریم |
باورت میشه میخواستم همین رو بگم که دیدم تو هم کامنت گذاشتی؟ |
|
|
بازگشت به بالا |
|
|
|
|
ezrail
استوار
وضعيت: آنلاين 7 آذر ماه ، 1386 تعداد ارسالها: 2185 امتياز: 3284 تشکر کرده: 2 تشکر شده 15 بار در 11 پست
|
| ارسال شده در: سه شنبه، 15 دي ماه ، 1388 16:07:43 موضوع مطلب: |
|
|
| |
|
|
بازگشت به بالا |
|
|
|
|
dull_boy
سرتیپ
وضعيت: آفلاين 1 شهريور ماه ، 1387 تعداد ارسالها: 7435 امتياز: 8881 تشکر کرده: 1 تشکر شده 15 بار در 12 پست
محل سكونت: TehraN
|
| ارسال شده در: سه شنبه، 15 دي ماه ، 1388 19:22:21 موضوع مطلب: |
|
|
اینو خود امیر کبیر خدا بیامرز تو سایت گذاشته بود _________________ GO, SO F@CKING DETERMINED, YEAH...YEAH GO, YOU BETTER BELIEVE IT CONFIDENCE
|
|
|
بازگشت به بالا |
|
|
|
|
mlz
گروهبان سوم
وضعيت: آفلاين 18 فروردين ماه ، 1388 تعداد ارسالها: 957 امتياز: 1150 تشکر کرده: 0 تشکر شده 0 بار در 0 پست
محل سكونت: mashhad city
|
| ارسال شده در: سه شنبه، 15 دي ماه ، 1388 20:18:23 موضوع مطلب: |
|
|
| نه غزه نه لبتان جانم فداي ايران _________________ do what u love
and love what u do...
|
|
|
بازگشت به بالا |
|
|
|
|
ezrail
استوار
وضعيت: آنلاين 7 آذر ماه ، 1386 تعداد ارسالها: 2185 امتياز: 3284 تشکر کرده: 2 تشکر شده 15 بار در 11 پست
|
| ارسال شده در: سه شنبه، 15 دي ماه ، 1388 21:55:44 موضوع مطلب: |
|
|
| dull_boy مي نويسد: |
| اینو خود امیر کبیر خدا بیامرز تو سایت گذاشته بود |
تو هم م.م کردی امیر دلخور شد رفت تو فین خودکشی کرد |
|
|
بازگشت به بالا |
|
|
|
|