کاربر مهمان، خوش آمديد!  ( ورود - عضويت )   امروز 16 دي ماه ، 1388
 
 
دانلود مستقيم فيلم و زير نويس فارسي با لینک مستقیم ::: تيك دانلود دات كام :::: Forums

 
tikdownload.com :: نمايش موضوعات - 8) 8) 8) 5 درس بامزه و جالب زندگي 8) 8) 8)

8) 8) 8) 5 درس بامزه و جالب زندگي 8) 8) 8)

 

      

   tikdownload.com صفحه اول انجمن -> داستان های کوتاه و آموزنده

نمايش موضوع قبلي :: نمايش موضوع بعدي  
نويسنده پيغام

MahdiAmiri
سرجوخه


وضعيت: آفلاين
13 تير ماه ، 1388
تعداد ارسالها: 590
امتياز: 2268
تشکر کرده: 0
تشکر شده 0 بار در 0 پست


ارسال شده در: يكشنبه، 26 مهر ماه ، 1388 13:57:04    موضوع مطلب: 8) 8) 8) 5 درس بامزه و جالب زندگي 8) 8) 8)



درس اول:
يه شب خانم خونه به خونه بر نميگرده و تا
صبح پيداش نميشه!
صبح بر ميگرده خونه و به شوهرش ميگه كه
ديشب مجبور شده خونه يكي از دوستهاي
صميميش (مونث) بمونه...
شوهر بر ميداره به ۲۰ تا از صميمي ترين
دوستهاي زنش زنگ ميزنه ولي هيچكدومشون حرف
خانم خونه رو تاييد نميكنن!
يه شب آقاي خونه تا صبح برنميگرده خونه.
صبح وقتي مياد به زنش ميگه كه ديشب مجبور
شده خونه يكي از دوستهاي صميميش (مذكر)
بمونه...
خانم خونه بر ميداره به ۲۰ تا از صميمي
ترين دوستهاي شوهرش زنگ ميزنه : ۱۵ تاشون
تاييد ميكنن كه آقا تمام شب رو خونهء اونا
مونده! ۵ تاي ديگه حتي ميگن كه آقا هنوزم
خونه اونا پيش اوناست !!!

نتيجه اخلاقي: يادتون باشه كه مردها
دوستهاي بهتري هستند !


درس دوم :
چهار تا دوست كه ۳۰ سال بود همديگه رو
نديده بودند توي يه مهموني همديگه رو مي
بينن و شروع مي كنن در مورد زندگي هاشون
براي همديگه تعريف كنن...
بعد از مدتي يكي از اونا بلند ميشه ميره
دستشويي. سه تاي ديگه صحبت رو مي كشونن به
تعريف از فرزندانشون :
اولي: پسر من باعث افتخار و خوشحالي منه.
اون توي يه كار عالي وارد شد و خيلي سريع
پيشرفت كرد.
پسرم درس اقتصاد خوند و توي يه شركت بزرگ
استخدام شد و پله هاي ترقي رو سريع بالا
رفت و حالا شده معاون رئيس و اونقدر پولدار
شده كه حتي براي تولد بهترين دوستش يه
مرسدس بنز بهش هديه داد !
دومي: جالبه. پسر من هم مايه افتخار و
سرفرازي منه. توي يه شركت هواپيمايي مشغول
به كار شد و بعد دوره خلباني گذروند و
سهامدار شركت شد و الان اكثر سهام اون شركت
رو تصاحب كرده. پسرم اونقدر پولدار شد كه
براي تولد صميميترين دوستش يه هواپيماي
خصوصي بهش هديه داد !!!
سومي: خيلي خوبه. پسر من هم باعث افتخار من
شده ...
اون توي بهترين دانشگاههاي جهان درس خوند
و يه مهندس فوق العاده شد. الان يه شركت
ساختماني بزرگ براي خودش تاسيس كرده و
ميليونر شده. پسرم اونقدر وضعش خوبه كه
براي تولد بهترين دوستش يه ويلاي ۳۰۰۰
متري بهش هديه داد!
هر سه تا دوست داشتند به همديگه تبريك مي
گفتند كه دوست چهارم برگشت سر ميز و پرسيد
اين تبريكات به خاطر چيه؟!
سه تاي ديگه گفتند: ما در مورد پسرهامون كه
باعث غرور و سربلندي ما شدن صحبت كرديم
راستي تو در مورد فرزندت چي داري تعريف
كني؟!
چهارمي گفت: دختر من رقاص کاباره شده و
شبها با دوستاش توي يه كلوپ مخصوص كار ميكنه!
سه تاي ديگه گفتند: اوه مايه خجالته چه
افتضاحي !!!
دوست چهارم گفت: نه! من ازش ناراضي نيستم.
اون دختر منه و من دوستش دارم. در ضمن زندگي
بدي هم نداره.
اتفاقا همين دو هفته پيش به مناسبت تولدش
از سه تا از صميمي ترين دوست پسراش يه
مرسدس بنز و يه هواپيماي خصوصي و يه ويلاي
۳۰۰۰ متري هديه گرفت !!!

نتيجه اخلاقي: هيچوقت به چيزي كه كاملا در
موردش مطمئن نيستي افتخار نكن !!!


درس سوم :
توي اتاق رختكن كلوپ گلف ، وقتي همه آقايون
جمع بودند يهو يه موبايل روي يه نيمكت شروع
ميكنه به زنگ زدن.
مردي كه نزديك موبايل نشسته بود دكمه
اسپيكر موبايل رو فشار ميده و شروع مي كنه
به صحبت.
بقيه آقايون هم مشغول گوش كردن به اين
مكالمه ميشن ...
مرد: الو؟
صداي زن اونطرف خط: الو سلام عزيزم. تو هنوز
توي كلوپ هستي؟
مرد: آره !
زن: من توي فروشگاه بزرگ هستم
اينجا يه كت چرمي خوشگل ديدم كه فقط ۱۰۰۰
دلاره! اشكالي نداره اگه بخرمش؟
مرد : نه. اگه اونقدر دوستش داري اشكالي
نداره!
زن: من يه سري هم به نمايشگاه مرسدس بنز زدم
و مدلهاي جديد ۲۰۰۶ رو ديدم. يكيشون خيلي
قشنگ بود قيمتش ۲۶۰۰۰۰ دلار بود !
مرد: باشه. ولي با اين قيمت سعي كن ماشين رو
با تمام امكانات جانبي بخري !
زن: عاليه. اوه يه چيز ديگه اون خونه اي رو
كه قبلا ميخواستيم بخريم دوباره توي بنگاه
گذاشتن براي فروش. ميگن ۹۵۰۰۰۰ دلاره
مرد: خب… برو تا فروخته نشده پولشو بده.
ولي سعي كن ۹۰۰۰۰۰ دلار بيشتر ندي !!!
زن: خيلي خوبه. بعدا مي بينمت عزيزم. خداحافظ
مرد: خداحافظ
بعدش مرد يه نگاهي به آقايوني كه با حسرت
نگاهش ميكردن ميندازه و ميگه: كسي نميدونه
كه اين موبايل مال كيه ؟!

نتيجه اخلاقي: هيچوقت موبايلتونو جايي جا
نذارين !!!


درس چهارم :
يه زوج ۶۰ ساله به مناسبت سي و پنجمين
سالگرد ازدواجشون رفته بودند بيرون كه يه
جشن كوچيك دو نفره بگيرن.
وقتي توي پارك زير يه درخت نشسته بودند يهو
يه فرشته كوچيك خوشگل جلوشون ظاهر شد و
گفت: چون شما هميشه يه زوج فوق العاده
بودين و تمام مدت به همديگه وفادار بودين
من براي هر كدوم از شما يه دونه آرزو
برآورده ميكنم!
زن از خوشحالي پريد بالا و گفت:
! چه عالي! من ميخوام همراه شوهرم به يه سفر
دور دنيا بريم
فرشته چوب جادوييش رو تكون داد و پوف! دو تا
بليط درجه اول براي بهترين تور مسافرتي
دور دنيا توي دستهاي زن ظاهر شد !
حالا نوبت شوهر بود كه آرزو كنه .
مرد چند لحظه فكر كرد و گفت:
… اين خيلي رمانتيكه ولي چنين بخت و شانسي
فقط يه بار توي زندگي آدم پيش مياد
! بنابراين خيلي متاسفم عزيزم آرزوي من
اينه كه يه همسري داشته باشم كه ۳۰ سال از
من كوچيكتر باشه
زن و فرشته جا خوردند و خيلي دلخور شدند.
ولي آرزو آرزوئه و بايد برآورده بشه.
فرشته چوب جادوييش رو تكون داد و پوف! مرد
۹۰ سالش شد !!!

نتيجه اخلاقي: مردها ممكنه زرنگ و بدجنس
باشند ، ولي فرشته ها زن هستند !!!


درس پنجم :
يه مرد ۸۰ ساله ميره براي چك آپ. دكتر ازش
در مورد وضعيت فعليش مي پرسه و پيرمرد با
غرور جواب ميده:
هيچوقت به اين خوبي نبودم. تازگيا با يه
دختر ۲۵ ساله ازدواج كردم و حالا باردار
شده و كم كم داره موقع زايمانش ميرسه
نظرت چيه دكتر؟!
دكتر چند لحظه فكر ميكنه و ميگه: خب بذار
يه داستان برات تعريف كنم. من يه نفر رو مي
شناسم كه شكارچي ماهريه.
اون هيچوقت تابستونا رو براي شكار كردن از
دست نميده.. يه روز كه مي خواسته بره شكار
از بس عجله داشته اشتباهي چترش رو به جاي
تفنگش بر ميداره و ميره توي جنگل!
همينطور كه ميرفته جلو يهو از پشت درختها
يه پلنگ وحشي ظاهر ميشه و مياد به طرفش
شكارچي چتر رو مي گيره به طرف پلنگ و نشونه
مي گيره و ….. بنگ! پلنگ كشته ميشه و ميفته روي زمين!!!
پيرمرد با حيرت ميگه: اين امكان نداره!
حتما يه نفر ديگه پلنگ رو با تير زده!
دكتر يه لبخند ميزنه و ميگه: دقيقا منظور
منم همين بود !!!

نتيجه اخلاقي: هيچوقت در مورد چيزي كه
مطمئن نيستي نتيجه كار خودته ادعا نداشته نباش

_________________
سخنی از پیامبر اکرم(ص):
«دو تن از يك تن بهتر و سه تن ازدو تن برتر و چهارتن از سه تن نيكوتر است ، هميشه با جماعت باشيد.»

بازگشت به بالا

تشکرهاي ثبت شده از ايجاد کننده تاپيک :
omidhmg(چهارشنبه، 29 مهر ماه ، 1388 14:49:38),  

miladraul
سرجوخه


وضعيت: آفلاين
9 آذر ماه ، 1387
تعداد ارسالها: 588
امتياز: 1118
تشکر کرده: 5
تشکر شده 1 بار در 1 پست


ارسال شده در: يكشنبه، 26 مهر ماه ، 1388 15:06:05    موضوع مطلب:


_________________
HALA EL CAPITAN.............HALA LOS GALACTICOS




بازگشت به بالا

fesgheli
استوار دوم


وضعيت: آفلاين
13 تير ماه ، 1387
تعداد ارسالها: 1826
امتياز: 3588
تشکر کرده: 0
تشکر شده 1 بار در 0 پست

محل سكونت: Erth

ارسال شده در: يكشنبه، 26 مهر ماه ، 1388 16:00:50    موضوع مطلب:

مرسي جوون :)

_________________
Here we go again

بازگشت به بالا

shahin5d
گروهبان

" alt="" border="0" />
وضعيت: آفلاين
2 مرداد ماه ، 1388
تعداد ارسالها: 1368
امتياز: 2976
تشکر کرده: 0
تشکر شده 2 بار در 2 پست


ارسال شده در: يكشنبه، 26 مهر ماه ، 1388 16:54:09    موضوع مطلب:

اولي و آخري خيلي با حال بودن.مرسييي

_________________
من یه درد مشترکم فریاد کن منو دیوار و بشکن و بیرون بزن از این تنو)

(رها شو رها شو تو وسعت دنیا رها شو با هر رنگ پوستی و زبونی هم صدا شو

بازگشت به بالا

reza444544
سرباز دوم


وضعيت: آفلاين
23 دي ماه ، 1387
تعداد ارسالها: 153
امتياز: 312
تشکر کرده: 0
تشکر شده 0 بار در 0 پست


ارسال شده در: يكشنبه، 26 مهر ماه ، 1388 18:07:33    موضوع مطلب:

جالب بود.سعي ميكنم درس بگيرم

بازگشت به بالا

sasy
استوار دوم


وضعيت: آفلاين
28 تير ماه ، 1388
تعداد ارسالها: 1661
امتياز: 3853
تشکر کرده: 6
تشکر شده 0 بار در 0 پست


ارسال شده در: يكشنبه، 26 مهر ماه ، 1388 19:06:26    موضوع مطلب:

تكراري

_________________
خداحافظ . . . .

بازگشت به بالا

dull_boy
سرتیپ


وضعيت: آفلاين
1 شهريور ماه ، 1387
تعداد ارسالها: 7439
امتياز: 8889
تشکر کرده: 1
تشکر شده 15 بار در 12 پست

محل سكونت: TehraN

ارسال شده در: يكشنبه، 26 مهر ماه ، 1388 20:12:39    موضوع مطلب:

کلهم چیزززز

_________________
GO, SO F@CKING DETERMINED, YEAH...YEAH GO, YOU BETTER BELIEVE IT CONFIDENCE


بازگشت به بالا

mr_star
گروهبان دوم


وضعيت: آفلاين
26 مهر ماه ، 1387
تعداد ارسالها: 1004
امتياز: 564
تشکر کرده: 1
تشکر شده 4 بار در 4 پست

محل سكونت: Uromia

ارسال شده در: يكشنبه، 26 مهر ماه ، 1388 21:52:04    موضوع مطلب:


_________________
حسين بيشتر از لب تشنه بود
افسوس بجای افکارش ، زخم های بدنش را نشان دادند
و بزرگترين دردش را بی آبي گفتند
(دکتر شريعتی)

بازگشت به بالا

sinasoloki
گروهبان


وضعيت: آفلاين
30 مرداد ماه ، 1387
تعداد ارسالها: 1318
امتياز: 1790
تشکر کرده: 0
تشکر شده 4 بار در 2 پست


ارسال شده در: دوشنبه، 27 مهر ماه ، 1388 00:14:06    موضوع مطلب:


مقداری از این درس ها را در کلاس ترم پیش گذرانده بودم

_________________
تصور کن اگر قرار بود هر کس به اندازه ی دانش خود حرف بزند چه سکوتی بر دنیا حاکم میشد … ….. ناپلئون

بازگشت به بالا

savior
سرجوخه


وضعيت: آفلاين
1 تير ماه ، 1388
تعداد ارسالها: 545
امتياز: 1158
تشکر کرده: 0
تشکر شده 0 بار در 0 پست


ارسال شده در: سه شنبه، 28 مهر ماه ، 1388 06:58:06    موضوع مطلب:


_________________
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ای ست که قربانیت کنند

بازگشت به بالا

تمامي مطالب ارسال شده:   
      

   tikdownload.com صفحه اول انجمن -> داستان های کوتاه و آموزنده

زمان پيشفرض سايت: ساعت گرينويچ + 3.5 ساعت
صفحه 1 از 1
  
نام کاربري:      کلمه عبور:     

~ يا ~
عضويت در سايت

  


 


Powered by phpBB © 2001, 2008 phpBB Group
صفحه اصلي |  جستجو |  دريافت فايل |  آرشيو اخبار |  تماس با ما

دانلود مستقيم فيلم و زير نويس فارسي با لینک مستقیم ::: تيك دانلود دات كام :::




  

PHPNuke Farsi [MT Edition] Project By PHPNuke.ir